🔮 اگر در فروش ملک، زمین، خانه یا اجناس و متاع خود با مشکل روبرو شدهاید، دعای فروش ملک و طلسمات تخصصی استاد ابوادریس حسینی طباطبایی میتواند راهحل قطعی و فوری باشد. با استفاده از روشهای ماورایی و موکلین قدرتمند، فروش داراییهای شما در سریعترین زمان ممکن انجام میشود.
🔺 خدمات ویژه فروش ملک و اجناس با استاد ابوادریس
🪬 دعای فروش خانه و ملک
🔘 با این دعا، ملک شما در کوتاهترین زمان به بهترین قیمت فروخته میشود.
🌿 طلسم فروش زمین و املاک
💈 این طلسم، انرژیهای منفی را از ملک شما دور کرده و مشتری مناسب را جذب میکند.
🔮 دعای فروش اجناس و ماشین
🔹 اگر کالا یا وسیلهای دارید که فروش آن دشوار شده، این دعا به شما کمک میکند سریع و با قیمت عالی بفروشید.
🌱 طلسم فروش انواع متاع و داراییها
☑️ با استفاده از این طلسم، تمام موانع فروش از بین میرود و معاملات شما با موفقیت انجام میشود.
🔥 چرا دعای فروش با استاد ابوادریس؟
🔸 تخصص بالا در دعا و طلسمات فروش
⚗️ استفاده از موکلین قدرتمند و روشهای تضمینی
🧿 ارائه خدمات آنلاین در سراسر جهان
🕰 نتایج سریع، موثر و ماندگار
🌍 خدمات استاد ابوادریس در کشورهای مختلف
💎 استاد ابوادریس خدمات خود را به صورت آنلاین در کشورهای زیر ارائه میدهد:
🌎 | 🇺🇸 آمریکا | 🇮🇷 ایران | 🇦🇺 استرالیا | 🇬🇧 انگلیس | 🇩🇪 آلمان | 🇸🇪 سوئد | 🇦🇪 دبی | 🇦🇹 اتریش | 🇳🇱 هلند | 🇩🇰 دانمارک | 🇧🇪 بلژیک | 🇫🇮 فنلاند | 🇹🇷 ترکیه | 🇴🇲 عمان | 🇰🇼 کویت | 🇶🇦 قطر | 🇨🇦 کانادا.
🔗 آیدی تلگرام: aboedris@
📲 برای فروش سریع و موفق داراییهای خود، همین حالا با استاد ابوادریس تماس بگیرید و از خدمات تضمینی بهرهمند شوید.
20 پاسخ
یه سری طلا و جواهر داشتم که دیگه استفاده نمیکردم و دلم میخواست بفروشمشون تا یه پروژه جدید راه بندازم. ولی هربار میبردمشون طلافروشی، یا قیمت خیلی پایین میدادن یا اصلاً کسی حاضر نمیشد معامله کنه. حس میکردم یه انرژی منفی دور و برشون هست. یه روز تو یه کانال دیدم نوشته بود برای فروش اجناس دعای مخصوص هست، و چون حس خوبی بهم داد، انجامش دادم. بعد از اون، اتفاقی یکی از آشناها گفت که یه طلافروش مطمئن میشناسه. رفتم پیشش، با دیدن طلاهام، هم قیمت خوبی داد، هم فوری خرید. همه چیز خیلی نرم و بیدردسر پیش رفت، انگار راه باز شده بود.
یه زمین ارثی تو روستا داشتیم که همه فامیل از فروشش ناامید شده بودن. اصلاً مشتری پیدا نمیشد، حتی وقتی قیمت رو کلی آوردیم پایین. یه شب مادرم گفت بیا از خدا کمک بگیریم، یه دعای فروش ملک هست که برای همسایهمون جواب داده بود. اولش گفتم اینا حرفه، ولی بعد دیدم چیزی برای از دست دادن نداریم. دعا رو با نیت خیر خوندیم. دو روز بعد یه سرمایهگذار محلی تماس گرفت، اومد زمینو دید و گفت دقیقاً دنبال همین قطعه بوده. هممون شوکه شده بودیم. معامله همون هفته قطعی شد. بعدش به مادرم گفتم حق با تو بود، بعضی وقتا دعا، درایی رو باز میکنه که هیچ راه دیگهای نمیتونه.
ما یه خونه کلنگی داشتیم تو محلهای که دیگه رو به توسعه بود، تصمیم گرفتیم بفروشیمش و پولشو سرمایهگذاری کنیم. ولی انگار یه چیزی نمیذاشت این خونه بره. کلی آگهی دادیم، بنگاه رفتیم، ولی هرکی میاومد، یا ایراد بنیاسرائیلی میگرفت یا کلاً غیب میشد. حتی یه مدت شک کردیم که نکنه کسی چشم زده یا سنگی انداخته باشه. تا اینکه یکی از فامیلای شوهرم که خودش خونهشو با یه دعای خاص فروخته بود، نسخهای بهم داد. با دقت انجامش دادم، با نیت خوب و دل صاف. باورم نمیشه، دقیقاً همون هفته، یه زوج جوون اومدن، خونه رو دیدن و همونجا تصمیم گرفتن بخرن. معامله با سرعتی انجام شد که هنوزم وقتی یادش میافتم، میگم یه نیروی بالاتری پشت این ماجرا بود.
من توی تهران یه مغازهی کوچیک داشتم که چند سال اجاره داده بودم، ولی تصمیم گرفتم بفروشم و یه کار دیگه شروع کنم. قیمتگذاری خوب بود، موقعیت مغازه هم عالی، ولی انگار نفرین شده بود! هرکی میاومد یهجوری منصرف میشد. یه روز یکی از مشتریام گفت طلسم فروش انجام بده، ضرری که نداره. قبول کردم، به نیت دلِ صاف خودم. فقط چند روز بعد، یه خانم اومد که دنبال یه مغازه دقیقا تو اون منطقه میگشت. یه قراری گذاشتیم، و معامله خیلی شیک بسته شد.
یه مغازه داشتم که میخواستم بفروشمش و برم سراغ یه کار دیگه. ولی هرکاری میکردم انگار یه دستی ناپیدا جلو کار رو گرفته بود. نه آگهی جواب میداد، نه بنگاهها. یه روز یکی از آشناها که خودش دعای فروش استفاده کرده بود گفت امتحانش کن، به دل نگیر. با کلی تردید قبول کردم و انجام دادم. جالبه بدونی که فقط ۳ روز بعد، یه مشتری واقعی با یه پیشنهاد خوب اومد جلو. هم قسطهاش اوکی بود، هم آدم قابل اعتمادی بود. دیگه هیچوقت شک نداشتم که این دعاها میتونن گرهگشا باشن.
یه ویلای کوچیک تو شمال داشتم که میخواستم بفروشم و یه جای دیگه سرمایهگذاری کنم. ولی هرچی تلاش میکردم بینتیجه بود. هرکسی میاومد ایراد بنیاسرائیلی میگرفت و میرفت. یه مدت حس کردم کلاً قفل شده. یکی از بچههای قدیمی محل گفت فلانی، یه دعای خاص بخون برای فروش. بهم گفت دقیقاً چطوری باید خونده بشه و چه نیتهایی کنارش باشه. با دقت انجام دادم. نمیخوام اغراق کنم، ولی قسم میخورم که ظرف چند روز چند تا تماس جدی داشتم و یکیشون همون اول خرید. احساس کردم از آسمون برام در باز شد.
ما یه مغازه داشتیم تو یه پاساژ که خالی مونده بود. کلی آگهی کردیم، حتی قیمت رو پایین آوردیم ولی باز هم مشتری نمیاومد. یه روز مامانم گفت این مغازه انرژی منفی گرفته، بیا یه دعای مخصوص براش انجام بدیم. من که اصلاً اعتقادی نداشتم، فقط از روی احترام گفتم باشه. باورت نمیشه، فقط چهار روز بعد یه نفر از شهرستان تماس گرفت، اومد، مغازه رو دید و همون روز پیشقرارداد بست. الان بعد چند ماه هنوزم داره باهامون کار میکنه و راضی هم هست. اینو که دیدم واقعاً ایمان آوردم که بعضی وقتا فقط یه گره ناپیداست که باید باز شه.
من یه ماشین کارکرده داشتم که از نظر فنی خیلی سالم بود ولی نمیتونستم بفروشمش. چند ماهی آگهی زده بودم ولی یا مشتری نداشت یا فقط میاومدن نگاه کنن و برن. واقعاً دیگه خسته شده بودم از این وضعیت. یه روز یکی از همکارام گفت یه دعای مخصوص هست که برای باز شدن گره فروش وسایله، بهخصوص ماشین. گفتم خب ضرری که نداره. بعد از خوندنش واقعاً حس کردم فضا عوض شد. فرداش یه مشتری واقعی اومد، با دقت همهچی رو چک کرد، و همون روز خرید رو نهایی کرد. بدون چونهزدن، بدون اتلاف وقت. انگار یه نیروی پنهان کمکم کرد.
یه خونه کلنگی داشتم که سالها اجاره داده بودمش، بعد از اینکه تخلیه شد تصمیم گرفتم بفروشمش، ولی خریدار درستدرمون نمیاومد. هر کی میاومد فقط نگاه میکرد و یه بهونه پیدا میکرد. واقعاً دیگه ناامید شده بودم. یکی از دوستام گفت به جای اینکه حرص بخوری، بیا یه دعای مخصوص فروش ملک بخون. گفت این دعا نه فقط انرژی ملک رو پاک میکنه بلکه باعث میشه مشتری جدی جذب بشه. راستشو بخوای، بعد از خوندن دعا، در عرض یه هفته یه زوج جوون اومدن و گفتن دنبال همچین خونهای بودن. انقدر سریع کارا پیش رفت که خودم هم شوکه شدم.
من مدتها یه زمین داشتم تو حاشیه شهر که واقعاً گیر کرده بود. نه کسی تماس میگرفت، نه وقتی تماس میگرفتن جدی بودن. انگار انرژی زمین قفل شده بود. یه مدت حتی فکر کردم شاید اصلاً قسمت نیست بفروشمش. بعد یکی از اقوام گفت یه دعایی هست که مخصوص باز کردن راه فروشه، یه طلسم خاص داره که با نیروی موکلها کار میکنه. گفتم خب، دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم، امتحانش میکنم. نمیدونی چی شد… شاید باورت نشه ولی دقیقاً سه روز بعدش یه سرمایهگذار زنگ زد، قرار گذاشتیم، ملک رو پسندید و خیلی سریع توافق کردیم. حس کردم یه دیوار نامرئی برداشته شد.
من چند ماه بود یه خونه داشتم که هیچجور نمیتونستم بفروشم. نه قیمت مشکل داشت، نه موقعیت مکانی، ولی انگار اصلاً هیچ مشتری جدی پیدا نمیشد. واقعاً مونده بودم چی کار کنم. یکی از دوستام گفت بعضی وقتا ملک گیر یه انرژی منفی میافته و نمیذاره فروش بره، یه دعای خاصی هست که این انرژی رو پاک میکنه. با خودم گفتم امتحانش کنم. باورم نمیشه، یه هفته نشده بود که یه زوج جوون تماس گرفتن، اومدن، خونه رو دیدن و فرداش معامله رو بستیم. خیلی حس سبکی و آرامش پیدا کردم بعدش.
یه سری وسایل نو داشتم از یه مغازه که جمعش کرده بودم. دلم نمیاومد ارزون بفروشم، ولی چند ماه گذاشته بود و فقط خاک میخورد. کسی هم جدی نمیخرید. مامانم گفت یه دعای فروش مخصوص وسایل هست، بزن شاید فرجی شد. گفتم حالا که همه راهها رو رفتم، بذار اینم باشه. انجام دادم و باورت نمیشه که توی سه روز، همشون رفتن! مشتریها پشت سر هم زنگ زدن. دیگه واقعاً بهم ثابت شد انرژی فضا خیلی تاثیر داره.
ما یه مغازه قدیمی داشتیم تو یه پاساژ نیمهفعال. نه مشتری میاومد، نه کسی واسه خرید پا پیش میذاشت. دیگه واقعاً کلافه شده بودیم. یه روز یکی از مشتریای خود مغازه گفت یه طلسم فروش خونده بوده برای خودش و جواب گرفته. منم از سر ناچاری گفتم چرا امتحان نکنم؟ یه هفتهای گذشت و یه آقای محترم اومد، پرسید و تو کمتر از چند روز معامله رو بست. واقعاً انگار یه چیزی باز شد، حس سبکی داشتم تو فضا.
یه مدت دنبال فروش یه تیکه زمین بودم، دور از شهر بود ولی موقعیتش بد نبود. با این حال، نه بنگاهی میتونست مشتری بیاره، نه آگهیها جواب میداد. بعد از کلی پرسوجو یکی بهم گفت که یه طلسم مخصوص فروش زمین هست که انرژیهای منفی رو از ملک پاک میکنه. راستش باور نمیکردم، ولی امتحانش کردم. یه هفته نشده بود که یه آقایی تماس گرفت، اومد، دید و گفت دقیقاً دنبال همچین زمینی بوده. همون روز قرارداد بستیم. هنوزم برام جالبه چطور مسیرش باز شد انقدر راحت.
یه ماشین داشتم که واقعاً تمیز بود، اما هر کی میدید میگفت قشنگه و دیگه هیچ خبری نمیشد! به خدا قسم، قیمت هم منصفانه بود. دیگه خسته شده بودم از بس آگهی گذاشتم. با یکی از بچهها صحبت کردم، گفت یه دعا هست برای فروش سریع، میخوای امتحانش کنی؟ منم گفتم خب چرا که نه؟ انجام دادم، و باورت نمیشه دو روز بعد یکی زنگ زد، اومد دید و همون موقع معامله کرد. فقط میتونم بگم انگار انرژی ماشین عوض شد، یا اصلاً یه راه جدید باز شد.
ما یه ملک کلنگی داشتیم که میخواستیم بفروشیم، نه واسه پولش، واسه اینکه تقسیم ارث بین ما بچهها درست انجام بشه. اما هر چی میخواستیم بفروشیم، هی مشکل پیش میاومد، مشتری میاومد و بیدلیل میپرید. انگار واقعاً طلسم شده بود. تا اینکه یکی از فامیلای دور یه دعای فروش معرفی کرد، گفت خودش هم استفاده کرده بوده. با هزار امید انجام دادم. خیلی جالبه که یکی دو هفته بعد، یه خریدار جدی اومد، همه چی عالی پیش رفت و با آرامش کامل معامله کردیم. الان واقعاً خوشحالم که این مسیر رو امتحان کردم.
ما یه ملک کلنگی داشتیم که میخواستیم بفروشیم، نه واسه پولش، واسه اینکه تقسیم ارث بین ما بچهها درست انجام بشه. اما هر چی میخواستیم بفروشیم، هی مشکل پیش میاومد، مشتری میاومد و بیدلیل میپرید. انگار واقعاً طلسم شده بود. تا اینکه یکی از فامیلای دور یه دعای فروش معرفی کرد، گفت خودش هم استفاده کرده بوده. با هزار امید انجام دادم. خیلی جالبه که یکی دو هفته بعد، یه خریدار جدی اومد، همه چی عالی پیش رفت و با آرامش کامل معامله کردیم. الان واقعاً خوشحالم که این مسیر رو امتحان کردم.
یه مغازه تو مرکز شهر داشتم، همه میگفتن لوکیشن عالیه، چرا نمیفروشی؟ ولی واقعیت این بود که نمیتونستم بفروشم! مشتری میاومد، پسند میکرد، ولی یهو منصرف میشد. خلاصه با خودم گفتم شاید واقعاً مشکل از خود ملک نیست، از انرژیهای اطرافشه. با یکی صحبت کردم که گفت دعای مخصوص فروش مغازه هست، گفتم باشه، امتحان میکنم. راستشو بخوای فقط یه هفته گذشت که یکی تماس گرفت، دید و یهراست گفت میخرم. انگار گرهای که بود باز شد، دقیقاً حس کردم فضا عوض شد.
من یه خونه ویلایی داشتم که واقعاً سالها بود مونده بود رو دستم. یعنی همه میاومدن، میدیدن، تعریف میکردن، ولی نمیخریدن! انگار یه چیزی نمیذاشت معامله سر بگیره. انقدر خسته شده بودم که واقعاً تصمیم گرفتم بفروشم حتی زیر قیمت. تا اینکه یه دوستی گفت یه دعای فروش ملک امتحان کن. گفتم حالا که به در بسته خوردم، بذار اینم امتحان کنم. جالبه که فقط دو هفته بعدش یه خانواده اومدن، همون دفعه اول پسندیدن و معامله همون روز بسته شد! من هنوزم باورم نمیشه چطور انقدر راحت شد.
یه ماشین مدل پایین داشتم که هر کاری کردم فروش نرفت. یا میگفتن گرونه، یا میومدن میدیدن و اصلاً دیگه خبری نمیشد. جدی میگم، چند ماه گذشته بود و من دیگه کلافه شده بودم. یکی از دوستام گفت بیا یه راه معنوی امتحان کنیم، ضرر که نداره. راستش اولش باورم نمیشد، ولی خب وقتی دیگه همه راهها رو رفتی، اینجور چیزا هم جذاب میشن. بعدش باور نمیکنی تو کمتر از یک هفته ماشینو با قیمت خیلی خوب فروختم، همون مدلی که خودم میخواستم. هنوزم باورم نمیشه چطوری انقدر زود جور شد.