🕊 دعای گرفتن طلب و احیای حق ضایع‌شده با استاد ابوادریس 🕊

🔮 آیا در زندگی، کار، یا خانواده خود احساس می‌کنید که حقی از شما ضایع شده است؟ دعای گرفتن طلب و احیای حقوق ضایع‌شده با طلسمات قدرتمند یکی از بهترین روش‌ها برای بازپس‌گیری حقوق قانونی شماست. استاد ابوادریس حسینی طباطبایی، دعانویس معتبر و مشهور، با موکلین قدرتمند به شما کمک می‌کند تا به حقوق خود برسید.

🔺 خدمات ویژه احیای حق و طلب با استاد ابوادریس

🪬 دعای پس گرفتن طلب و قرض

🔰 اگر کسی بدهی خود را پرداخت نمی‌کند، این دعا به شما کمک می‌کند تا طلب خود را بازپس‌گیرید.

🌿 طلسم احیای حق ضایع‌شده

📌 این طلسم برای بازگشت حق شما از افرادی است که آن را نادیده گرفته‌اند.

🔮 بازپس‌گیری ارث و میراث با طلسم قوی

🔰 اگر در تقسیم ارث و میراث خانوادگی حقی از شما ضایع شده است، این طلسم راه‌حل شماست.

🔥 گرفتن حق و حقوق از همسر یا افراد دیگر

🟡 این دعا برای افرادی طراحی شده است که به دنبال گرفتن حقوق قانونی خود هستند.

🔥 چرا دعای گرفتن طلب و حق با استاد ابوادریس؟

📌 تخصص در دعا و طلسمات حقوقی

📌 استفاده از موکلین قدرتمند و روش‌های تضمینی

📌 تجربه بالا در حل مشکلات حقوقی و عاطفی

📌 شهرت و اعتبار در ایران و خارج از کشور

🌍 خدمات استاد ابوادریس در کشورهای مختلف

استاد ابوادریس خدمات خود را به صورت آنلاین در کشورهای زیر ارائه می‌دهد:

🌎 | 🇺🇸 آمریکا | 🇨🇦 کانادا | 🇦🇺 استرالیا | 🇬🇧 انگلیس | 🇩🇪 آلمان | 🇸🇪 سوئد | 🇦🇪 دبی | 🇦🇹 اتریش | 🇳🇱 هلند | 🇩🇰 دانمارک | 🇧🇪 بلژیک.

🔗 آیدی تلگرام: aboedris@

📲 برای احیای حق و بازپس‌گیری طلب خود، همین حالا با استاد ابوادریس تماس بگیرید و به عدالت برسید.

نظرات کاربران

14 پاسخ

  1. اینکه ببینی یکی حقتو خورده و داره با خیال راحت زندگیشو می‌کنه، خیلی دردناکه. من توی یه پرونده ارث و میراث درگیر شده بودم و هیچ‌جوره نمی‌تونستم سهممو بگیرم. هر بار یه بهونه جدید می‌آوردن که منو از حقم دور کنن. کم‌کم داشتم ناامید می‌شدم که یه نفر یه روش معنوی رو پیشنهاد کرد. گفتم امتحانش که هزینه‌ای نداره. وقتی انجامش دادم، بعد از یه مدت، شرایط جوری تغییر کرد که دیگه نمی‌تونستن سهممو بخورن. انگار یه نیروی قوی‌تر وارد کار شده بود که عدالتو برقرار کنه.

  2. حق‌خوری بدترین کاریه که یه نفر می‌تونه با بقیه بکنه، ولی متأسفانه تو این دوره زمونه زیاد شده. من خودم توی یه پروژه کاری کلی زحمت کشیدم، ولی وقتی موقع تسویه شد، طرف مقابل زد زیر همه‌چی و گفت هیچ طلبی ندارم! شکایت کردم، ولی این‌قدر طول کشید که دیگه داشتم از خیرش می‌گذشتم. تا اینکه یکی از دوستام یه راه معنوی رو پیشنهاد کرد. اوایل شک داشتم، ولی وقتی انجامش دادم، یه تغییر اساسی توی اوضاع افتاد و بعد از یه مدت، طرف خودش باهام تماس گرفت و گفت بیا پولتو بگیر. هنوزم نمی‌دونم چطور همچین چیزی ممکنه، ولی تجربه‌ش کردم.

  3. تو زندگی همیشه به این اعتقاد داشتم که دنیا یه جورایی عدالتو برقرار می‌کنه، ولی وقتی خودم گیر افتادم، دیدم که گاهی اوقات این‌طور نیست. من یه مشکل کاری داشتم که باعث شده بود یه نفر کلی پولمو بخوره و هیچ راه قانونی هم جواب نمی‌داد. کم‌کم داشتم ناامید می‌شدم که یه راه معنوی رو امتحان کردم. راستش فکر نمی‌کردم نتیجه بده، ولی بعد از مدتی، انگار یه نیرویی وارد ماجرا شد که طرف مجبور شد پولمو بده. یه حس عجیبیه که نمی‌تونم توضیحش بدم.

  4. یه زمانی فکر می‌کردم اگه حق با آدم باشه، بالاخره می‌تونه حقشو بگیره، ولی وقتی تو موقعیت واقعی قرار گرفتم، دیدم که همیشه این‌طور نیست. من توی یه معامله تجاری، یه نفر سرم کلاه گذاشت و کلی ضرر کردم. هر جا رفتم، در بسته بود. دیگه کم‌کم داشتم قیدشو می‌زدم که یه روش معنوی رو امتحان کردم. بعد از مدتی، یه جوری شرایط چرخید که خودش اومد و پولمو پس داد. بعضی وقتا باید راه‌های دیگه رو هم امتحان کرد.

  5. اگه یه بار حس کرده باشی که کسی حقتو خورده و تو هیچ کاری از دستت برنمیاد، می‌فهمی که چقدر دردناکه. من یه بار یه دوست صمیمی بهم خیانت کرد و پولی که قرار بود برام سرمایه‌گذاری کنه رو برد و ناپدید شد. شکایت کردم، پیگیری کردم، ولی هیچ نتیجه‌ای نداشت. ته دلم می‌دونستم که یه جوری باید حالمو بگیره، ولی نمی‌دونستم چطور. تا اینکه یه روش معنوی رو بهم معرفی کردن. گفتم امتحانش مجانیه. وقتی انجامش دادم، باورم نمی‌شد که کمتر از یه ماه بعد، خودش پیام داد و گفت آماده‌س پولمو برگردونه. هنوزم نمی‌دونم چطور شد، ولی خدا جای حق نشسته.

  6. یه چیزی که تو زندگی یاد گرفتم اینه که وقتی همه درا به روت بسته می‌شه، نباید ناامید بشی. من توی یه پرونده حقوقی به ناحق محکوم شدم، فقط به خاطر اینکه طرف مقابلم آدمای بانفوذی داشت. وکیلم بهم گفت که احتمالاً کاری نمی‌شه کرد، ولی نمی‌تونستم این بی‌عدالتی رو قبول کنم. یکی از فامیلای دورمون یه راه معنوی رو بهم پیشنهاد کرد. اوایل خندم گرفته بود، ولی گفتم چیزی برای از دست دادن ندارم. بعد از یه مدت، همه‌چی چرخید و یه مدرک جدید پیدا شد که بی‌گناهی منو ثابت کرد. هنوزم نمی‌دونم این اتفاق چطور افتاد، ولی می‌دونم که یه نیرویی پشتش بود.

  7. چیزی که خیلی تلخه اینه که وقتی حقت ضایع می‌شه، حتی نزدیک‌ترین آدماتم بعضی وقتا پشتت نمی‌ایستن. من توی یه مسئله ارث و میراث، گیر یه سری آدم افتادم که اصلاً انصاف سرشون نمی‌شد. حق من کاملاً مشخص بود، ولی هر بار که می‌خواستم حرف بزنم، یه داستان جدید درست می‌کردن که منو دور بزنن. خیلی تلاش کردم که از راه قانونی برم جلو، ولی انقدر سنگ جلوی پام انداختن که دیگه داشتم بی‌خیال می‌شدم. تا اینکه یه روز یه روش معنوی رو پیشنهاد کردن. با دل شکسته انجامش دادم و باورم نمی‌شد که چند هفته بعد، اوضاع جوری تغییر کرد که هیچ‌کس نتونست بیشتر از این حقتو بخوره.

  8. وقتی یکی حقتو می‌خوره و هیچ‌کاری ازت برنمیاد، یه حس ناامیدی و عصبانیت تو دلت می‌مونه که هر روز بدتر می‌شه. من چند سال پیش یه شریک داشتم که توی یه پروژه کلی سرمایه‌گذاری کردم، ولی یهو زد زیر همه‌چی و گفت هیچ پولی به من بدهکار نیست! مدرک داشتم، ولی انقدر پیچوند که حتی وکیل هم نتونست کار خاصی بکنه. کم‌کم داشتم تسلیم می‌شدم که یکی از دوستام یه راه معنوی رو پیشنهاد کرد. راستش اولش باور نداشتم، ولی وقتی انجامش دادم، ورق برگشت. بعد از یه مدت، همین آدم که فرار می‌کرد، زنگ زد و گفت بیا سهمتو بگیر! هنوزم وقتی یادش میفتم، تنم مورمور می‌شه.

  9. حقی که از آدم ضایع بشه، مثل یه زخمه که هیچ‌وقت خوب نمی‌شه، مگر اینکه بهش برسی. من یه زمین داشتم که فامیلای خودم سعی داشتن بالا بکشن. انقدر پرونده رو طول دادن که دیگه ناامید شده بودم. یه آشنایی که خودش تجربه مشابهی داشت، یه روش خاص بهم گفت که انجامش بدم. گفتم چیزی برای از دست دادن ندارم. انجامش دادم و توی کمتر از دو ماه، کارا جوری جور شد که دیگه هیچ‌کس نتونست سرم کلاه بذاره. هنوزم وقتی یادش می‌افتم، باورم نمی‌شه که چطور یه نیرویی باعث شد بالاخره حقمو بگیرم.

  10. چیزی که خیلی اذیت‌کننده‌س اینه که بعضیا با پول و زور، حق آدمو پایمال می‌کنن. من توی یه پرونده حقوقی گیر کرده بودم که طرف مقابلم انقدر نفوذ داشت که حتی قاضی هم عملاً هیچ کاری نمی‌کرد. دیگه به بن‌بست رسیده بودم. یه روز یه نفر یه راه معنوی رو پیشنهاد داد که انجامش بدم. با دلی پر از کینه و ناامیدی انجامش دادم. نمی‌دونم چی شد، اما بعد از یه مدت شرایط کاملاً به نفعم تغییر کرد، انگار یه دستی از غیب اومد و حقمو گرفت.

  11. همیشه فکر می‌کردم آدم اگه حق داشته باشه، بالاخره بهش می‌رسه، اما این‌طور نیست. خیلی وقتا دنیا پر از آدماییه که به‌راحتی حقتو می‌خورن و اصلاً براشون مهم نیست که تو چی می‌کشی. من توی یه ماجرای کاری درگیر شدم که بعد از چندین ماه کار کردن، کارفرمام پولمو نداد. هر راهی که به ذهنم می‌رسید امتحان کردم، ولی هیچ اتفاقی نیفتاد. تا اینکه یکی از دوستانم یه روش معنوی رو معرفی کرد که برای خودش جواب داده بود. گفتم خب امتحانش مجانیه، ضرر نمی‌کنم. انجامش دادم و واقعاً شوکه شدم وقتی بعد از مدت‌ها طرف خودش زنگ زد و حسابمو تسویه کرد.

  12. خیلی وقتا آدم فکر می‌کنه که همیشه باید از راه‌های قانونی و معمولی به دنبال گرفتن حقش باشه، ولی وقتی می‌بینی اونایی که حقتو خوردن اصلاً از این چیزا نمی‌ترسن، می‌فهمی که باید یه نیروی بالاتر وارد ماجرا بشه. من از یه شریک سابقم یه مبلغی طلب داشتم، اما هر بار که دنبالش می‌رفتم، با وقاحت کامل می‌گفت که پولی ازم نگرفته! سند و مدرک داشتم، اما توی پروسه‌های قانونی به‌قدری منو پیچوندن که دیگه خسته شدم. وقتی با یه راهکار معنوی آشنا شدم، با دلی پر از ناراحتی و ناامیدی انجامش دادم. بعد از یه مدت دیدم که همین آدمی که فرار می‌کرد، خودش پیام داد که بیا حقتو بگیر. اینو هیچ‌جوره نمی‌تونم یه اتفاق ساده بدونم.

  13. یه ضرب‌المثل هست که می‌گه “حق گرفتنیه، نه دادنی” و من اینو با تمام وجود تجربه کردم. چند سال پیش توی یه معامله، یه نفر سرم کلاه گذاشت و یه مبلغ قابل‌توجهی رو ازم بالا کشید. اولش فکر می‌کردم با حرف زدن و مذاکره می‌تونم پولمو پس بگیرم، اما هر چی جلوتر رفتم، دیدم که این آدم اصلاً به فکر برگردوندن پولم نیست و داره از اعتمادم سوءاستفاده می‌کنه. راه‌های قانونی رو امتحان کردم، اما انقدر این پروسه‌ها پیچیده و زمان‌بر بود که داشتم کم‌کم ناامید می‌شدم. بعد یکی از دوستانم که تو شرایط مشابهی بود، بهم یه راهکار معنوی پیشنهاد کرد. منم که دیگه هیچ راهی نداشتم، گفتم امتحانش ضرر نداره. با انجامش، انگار یه اتفاق عجیب افتاد، یه هفته نگذشته بود که طرف خودش زنگ زد و گفت آماده‌س پولمو برگردونه.

  14. چیزی که تو این دنیا بیشتر از هر چیزی آدمو اذیت می‌کنه، اینه که حقت رو بخورن و هیچ کاری از دستت برنیاد. یه جور حس ناتوانی و بی‌عدالتی که روحتو فرسوده می‌کنه. من خودم یه مدت گرفتار یه همچین وضعیتی بودم، یکی از آشناهام مبلغ زیادی ازم قرض گرفته بود و هر بار که سراغش می‌رفتم، یه بهونه می‌آورد و امروز و فردا می‌کرد. کم‌کم فهمیدم که این آدم اصلاً قصد پس دادن نداره و داره منو بازی می‌ده. خیلی تلاش کردم که با راه‌های قانونی جلو برم، اما هیچ فایده‌ای نداشت. تا اینکه یه نفر یه روش معنوی رو بهم پیشنهاد کرد. با دل شکسته انجامش دادم و باورم نمی‌شد که بعد از یه مدت، خودش اومد و بدهیشو پس داد! حس عجیبی بود، انگار یه نیرویی مجبورش کرد که به قولش عمل کنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!